فیلم، قصه زندگی زن جوانی به نام طاووس را تعریف میکند که همسرش به تازگی مرده و با پسر نوجوان خود در حاشیه شهر کار و زندگی می کند. او که شغل خاصی دارد، پس از مرگ شوهرش دچار تنش و مشکلات تازهای میشود. نقش طاووس را در فیلم هنگامه قاضیانی بازی میکند که سال قبل بازیاش در «به همین سادگی» مورد تحسین منتقدان و تماشاگران قرار گرفت و جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره فجر را به خود اختصاص داد. فریبرز عربنیا، پرویز سنگسهیل، حمیدرضا هدایتی، خسرو افشار و امیررضا نیکخواه (بازیگر نوجوان)، دیگر بازیگران فیلم هستند. آهو خردمند هم به عنوان بازیگر مهمان در چند صحنه فیلم بازی کرده است. نکته جالب فیلم حضور بازیگر نوجوان در بیشتر صحنههای فیلم است، به نوعی که نوجوان قصه در شغل مادرش مشارکت دارد. فیلمنامه فیلم را مزدآبادی با همکاری سعید نعمتالله نوشته و هومن بهمنش مدیر فیلمبرداری آن است. کار تدوین فیلم را سهراب خسروی انجام میدهد و هنوز سازنده موسیقی متن آن انتخاب نشده است. کل صحنههای فیلم در روستایی در حوالی ورامین فیلمبرداری شده است.
قاضیانی در مزرعه بلال / عکس: علی اسداللهی
مزدآبادی کارگردان فیلم، قبل از طاوسهای بیپر، چند کار مستند داشته و تعدادی تلهفیلم و مجموعه تلویزیونی ساخته است. مستند کوتاه او «یک قفس آزادی» که چند جایزه داخلی و خارجی گرفته، الهام بخش این فیلمساز برای ساخت اولین فیلم بلند داستانی سینماییاش بوده است. مزدآبادی در این باره به دوچرخه میگوید: «زمانی که مستند یک قفس آزادی را میساختم، فکر میکردم قصهاش ظرفیت تبدیل شدن به یک فیلم بلند داستانی را دارد؛ به همین دلیل، با همکاری سعید نعمتالله فیلمنامه را نوشتیم و دلم میخواست یک کار ارزشمند از دل این قصه مستند در بیاورم. در قصه فیلم با موضوعهای دراماتیک بیشتری روبهرو هستیم و با بخشهای مستند سروکار داریم. به خاطر شغل شخصیت اصلی، پرندههای زیادی در فیلم داریم. فیلمبرداری صحنههایی که این پرندهها حضور دارند، خیلی سخت و حساس بوده که با کمک فیلمبردار و هنگامه قاضیانی آنها را ضبط کردیم.» مزدآبادی در باره میزان تغییراتی که قصه مستند کوتاهش داشت تا تبدیل به یک کار سینمایی شود، میگوید: «در آن قصه شخصیت اصلی یک مرد بود که در فیلم سینمایی به زن تبدیل شد. احساس میکردم برای قصه فیلم لازم است او زن باشد. قصه در باره اتفاقی نادر است که در حاشیه شهر رخ میدهد. نمیخواستم جذب حرف اصلی قصه مستند کوتاهم بشوم؛ باید در فیلم سینمایی حرفی و نکتهای را بیان میکردم. وقتی شخصیت مرد قصه به یک زن حاشیهنشین تبدیل شد- که شرایط خاصی دارد- جنبه درام ماجرا قوت بیشتری گرفت. او کسی است که شجاعانه در عرصه زندگی میجنگد و میخواهد مستقل باشد و در عین حال قصد دارد زندگی پاک و سالمی داشته باشد، اما مشکلات جامعه و بعضی باورهای غلط، مانع اصلی او در زندگی هستند. شخصیت فرزند پسر هم در مستند حضور نداشت و به قصه فیلم اضافه شده است.»
این فیلمساز در باره بازیگر نوجوان فیلمش میگوید: «یک اتفاق خیلی جالب در فیلم این است که بازیگر نقش پسر نوجوان، خیلی شبیه هنگامه قاضیانی است، شاید خیلیها فکر کنند او واقعاً پسر این بازیگر است. او بسیار با استعداد است و نقش سختی در فیلم دارد و اصلاً حرف نمیزند؛ انگار که چیزی را هم نمیشنود؛ بازی او در سکوت بود و خیلی خوب توانست این نقش را بازی کند و در بین کسانی که برای تست گریم آمدند، انتخاب خیلی خوبی بود.»
بخش مهمی از قصه فیلم در یک مزرعه بلال اتفاق میافتد . مزدآبادی به تصویرهای بکر و نابی اشاره میکند که باعث لذت بردن بصری تماشاچی از صحنههای فیلم میشود. این فیلمساز شغل شخصیت اصلی قصه فیلم را فاش نمیکند و میگوید: «کنجکاوی تماشاگر در باره شغل وی، یکی از تعلیقهای مهم فیلم است.»